5:45
توی ام پی تری پلیرم پر از آهنگ های تام ویتز و شوپن می کنم
مامان میگه دور نرو
دیگه حوصله ی دوئیدن رو ندارم قدم زدن رو ترجیح میدم
راستی تو چرا نیستی
نقشه ی کوتاهترین مسیر به پارک ساعی رو درمیارم
اگر خیلی دیر بشه برمیگردم
کوچه ها ی محله ی ما مثل همیشه خلوتن
یه محله اون طرف تر ولی آدم جوش میزنه
راستی تو چرا نیستی
آفتاب می خوره تو صورتم اخم می کنم
Watch her disappear عاشق این آهنگ تام ویتزم
مانتوی سیاه که می پوشی کسی حواسش بهت نیست
راستی تو چرا نیستی
6:00
دقیقا جلوی دره پارک ساعی در میام
ولیعصر لعنتی
رویاهایی که هر روز پیر تر میشن و یه روز می میرن
راستی تو چرا نیستی
دومین پیاده رو رو انتخاب می کنم واسه قدم زدن
آدم ها
نه درخت ها رو نگاه کن
از سومین پباده رو بر می گردم
روبروم یه زوج پیر دارن قدم میزنن
گام هامو کوتاه تر می کنم
راستی تو چرا نیستی
مسیر برگشت
روی پل عابرپیاده ی روی بزرگراه
قطعه ی دوم Nocturne شوپن
صدای ماشین ها مزاحمه
همیشه چیزای خوب زمان بد اتفاق می افتن
راستی تو چرا نیستی
7:45
جلوی لپ تاپ نشستم
اس ام اس میاد
قبض فروردین 9000 ریال