۱۳۹۷ خرداد ۱, سه‌شنبه

هر آدمی واسه خودش یه سری پارامتر داره که بتونه به یه آدم دیگه صفت آدم‌حسابی بده. در تمام عمر سی ساله‌ام از کمبود آدم حسابی تو محیطایی که معاشرت می‌کردم رنج بردم!

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۹, شنبه

Your hands.
Your smile.
Your eyes.
Your hugs.

 

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۶, چهارشنبه


But when some are not generous, you need to wait and ponder for a sec.

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه

شاید دنیای درون آدم که پر از تضادها، غم‌ها، شادی‌ها، لحظه‌های پوچی، لحظه‌های پربار، لحظه‌های تنهایی، لحظه‌های خوشحالی، لحظه‌های عدم‌امنیت، لحظه‌های اطمینان، لحظه‌های عشق، لحظه‌های نفرت، لحظه‌های سرد، لحظه‌های گرم و ... است، جایی نیست که جز خودت کسی بتونه تحمل کنه، یا شاید بهتر باشه که ورودش برای همه جز خودت ممنوع باشه، چون بقیه گم میشن، بقیه درک نمی‌کنن، بقیه منزجر میشن. بقیه منزجر میشن. درون آدم مثل طبیعت بی‌رحمه. مثل سیل که براش مهم نیست که خونه‌ای که سر راهشه مال یه خونواده‌ خوشبخته. یا مثل بارون که براش مهم نیست که تو دوستش داری یا نه. درون هیچ آدمی رو خود اون آدم هم نمی‌تونه راحت تحمل کنه. پس درون هر کی فقط جای خودشه.

۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۵, شنبه

مامان میگفت نفسم سخت میاد. استرس داشت. رفتیم با هم تو بالکن نشستیم. میگم حس میکنی نفست سخت میاد یا واقعا سخت میاد؟ آخه من تو خواب چند بار نفسم قطع شده، میدونم که فرق دارن کاملا. میگه نه حس میکنم. توچرا؟ میگم من و نسیم که برامون معمولیه. با هم در مورد کارای دانشگاه و غیره حرف میزنیم. چشمم میافته به سمت کوه‌ها میگم مامان چرا کوه‌ها تو شب معلوم نیستن؟ الان معلوم نیستن یا هیچ وقت معلوم نیست؟ چرا معلوم نیستن؟ بعد براش اون پادکست ردیولبو میگم که آقای فضا نورد درمورد یهو طلوع کردن خورشید میگه، و بحث زندگی و معمولی بودن و نبودن زندگی‌ها میشه، مامان میگه شاید آدم‌هایی که زندگیشون معمولی نیست و مثل این آقا که میگی شجاعن یه میلیون نفر باشن فقط، میگم مامان! نه بابا شاید فقط چندتا آدم طبیعت‌گرد این جور زندگی‌ها رو تجربه کنن، حالا طبیعت آسمون یا زمین، میگه راست میگی اینا خاصن شجاعن من شجاع نیستم. بعد یهو هردو سرمون رو برمیگردونیم و در کمال ناباوری یه چیزی مثل شهاب سنگ میبینیم که من هنوز باورم نمیشه شهاب سنگ بود. هی من میگم نه مامان میگه آره، میرم عکساشونو سرچ میکنم میبینم بعید نیست شهاب سنگ بوده باشه. آخه تهران شبش ستاره نداره شهاب سنگ یهو از کجا اومد. بعد میبینم رفته تو فکر، یه چیزایی میگیم بعد میگه میدونی شهاب سنگو قدیم میگفتن نشونه چیه؟ من فقط شانس و آرزو از ذهنم میگذره، میام بگم که میگه محل امام زاده‌ها. یه مقدار دیگه میشینیم و کامیون‌ها نخاله میبرن و میارن و جیرجیرک‌ها جیرجیر میکنن.
 
افراد آنلايند کنترک hit counter