۱۳۹۶ آذر ۲۴, جمعه

عزیز دل

۱۳۹۶ تیر ۳۱, شنبه


تنها رینگ تون گوشیم بود این آقای بنینگتون ، هفت فاکینگ سال آقای چستر بنینگتون.

۱۳۹۶ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

کنجکاوی

انگشت های کثیفشان را در تنت فرو می کنند
یک غشاء ضخیم از تفاوت روی تنت عفونت چشمهایشان را بیرون می کشد
غشاء را می درند تا بلکه از درد عفونت در چشم هایشان کاسته شود
بیرون می ریزد
غلیظ
کثیف
و دردشان کاسته می شود 
تو گویی تنشان از لذت به لرزه در می آید 
مانند ما باش، تفاوت تو عفونت چشم های ماست، فریاد می زنند
می گریزی به نیمکت خالی دورترین ساختمان شهر، به غصه ی درد های مادرت، به اضطراب صبح ها، از انسان به درد می گریزی،  از درد به درد می گریزی
صدای شکستن آمد 
سلولی دو نیمه شد 
غشاء می روید و عفونت در سکوت به چشمهایشان باز می گردد.
 
افراد آنلايند کنترک hit counter