۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

"واقعیت در قیمت گوجه فرنگی خلاصه نمی شود"
شب هایی که بیدار میمونم و ساعت ها تو رختخوابت غلت می زنم و فکر می کنم ، لحظه هایی هست که ارزش اتفاق افتادن رو داشته ، به هر سختی که بوده ، ترکیبی از همه ی اون چیزهایی که در یک روز اتفاق می افتاده باید نتیجه ای در پی داشته باشد ، نه فقط یک روز شاید چند روز ، شاید چند ماه ، شاید چند سال . دیروز داشتم اتفاقی سریال flash point رو نگاه می کردم یه جمله اش فوق العده بود یه همچین چیزایی بود :
"What did you fight for ? you still have the rest of your life"
اینکه آدم با زیاد شدن دانشش احساسش هم قوی تر می شه ، اینکه می فهمه برای چی داره می جنگه ، این که احساس کنه اگر تا همین لحظه ی زندگیش هم که پیش اومده اگه یهو بمیره دیگه ناراجت نیست که راه اشتباه رو رفته یا نه . وقتی بتونی درد رو تبدیل به لذت بکنی ، وقتی نتیجه می گیری ، وقتی این ها برات مهم باشه و بتونی درکشون کنی .

"اكنون زمين چون مريمي كه تن به لذت آسمان سپرده به خلسه‌اي از درد فرو مي‌رفت ، اكنون نور بود و ديگر هيچ نبود"
وقتی به خودت اجازه بدی گفته ی شکسپیر رو یه هیچ بگیری :
"زندگی داستانی است لبریز از خشم و هیاهو، که از زبان ابلهی حکایت می‌شود، و معنای آن هیچ است."
 
افراد آنلايند کنترک hit counter