امروز یاد یک چیز مهم افتادم ! یک جک
جواد بچه ها
بچه ها جواد
در این جک نه محتوی بلکه نوع تلفظ حروف مهم است(جیم که باید در ترکیب با ز تلفظ شود ) ، کلا نمی دانم چرا اما در لحظه های جدی زندگی ام این جک خیلی به ذهنم آمده ، در اوج بحران در کشاکش یک فاجعه ناخودآگاه یاد این جک می افتم و خنده ام می گیرد ! خیلی احساس خوبی است گاهی اوقات با همین یک جک می توانم تمام احساسات یک ایتیست نسبت به زندگی را درک کنم ، مثلا سال اول که بودم 7 صبح مترو صادقیه ، اعصاب همه جوره داغان ، یکهو مسخره بازی ام گل می کرد ، کسی که حواسش نبود ادا اطوار در می آوردم ، دو تا آدم که داشتن دعوا می گرفتن من هم زیر لب شر و ور می گفتم ، بعد کلی زور می زدم که تابلو نشود دارم از خنده می ترکم ، چیز عجیبی است یکهو همه چیز را ول کنی فقط جنبه ی طنز قضیه را بچسبی ، یا مثلا خیلی وقت ها که حالم خوب نیست و مثلا قیافه ام داد می زند یکهو یک چیزی از درون قلقلکم می دهد ، مرضم می گیرد در ذهنم به اطرافیانم هزار چیز نسبت می دهم ، کلا چیز خنده داری است .
استغفر الله ربى و اتوب الیه
در راستای مبارزه با فلان