مثل بچگیات
که نه حسرت چیزی رو می خوردی
نه نگران چیزی بودی
نه منتظر
همین طوری فقط فکر می کردی که
چقدر فلان چیز خوبه
چقدر فلان چیز خوبه
نه حسرت اتفاق افتادنشو یا داشتنشو می خوردی
نه نگران به دست آوردنش بودی
نه منتظر اومدنش یا به دست آوردنش
نه نگران به دست آوردنش بودی
نه منتظر اومدنش یا به دست آوردنش
فقط فکر می کردی که چقدر خوبه
همین
همین