۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

رادیو ناکجاآباد

زل زده ام به پستر متالیکا روی شیشه ی میزم ، این 4 نفر همچین دارند نگاهم می کنند انگار که طلبکارند ، البته جیمز دارد یک طرف دیگر را نگاه می کند ، مادرم می آید چیزی از روی میزم بردارد دستش می خورد این رادیوی عتیقه می افتد شروع می کند خِر خِر کردن ، اصلا حواسم به این نبود !
با سرعت برق می پرم و می قاپمش ، کمی فرکانس را بالا پایین می کنم تا اینکه صدای صافی به گوش می رسد ...

پریویِت سیِم ، اوژه زیویت پی ام  привет всем. Уже девять pm

هان این چی می گه ! یه ذره تمرکز می کنم یادم بیاد دقیقا کجا می تونستم رادیو ناکجاآباد رو بگیرم ، آهان یک سانت آن طرف تر از این خط افتادگی ...

...واقعـــــــــــــــــا چرا واقعا چ.....ا باید این طور باشد ؟! شما برای رد حرف من هیچ جور پاسخی نمی تونید بیارید
- ببینید آقای تِوزارات حرف شما درسته اما مثل اینه که دکارت بزرگ بشینه با مکار.م شیرازی بحث فلسفی کنه بدون شک احمقانه است .
- من نمی فهمم شما یک بچه ی کارتون خواب رو با یه همچین مثال بی ربطی می خواین به چی ربط بدین .
- ببینید آخرین قدرت غالب در حیات کائنات همیشه تعادل بوده عمر من و شما در برابر عمر کائنات کسری از ثانیه هم نمی شه ، همین الان که من با شما حرف می زنم اگر شما به آسمان صاف شب نگاه کنید نوری از ستاره ها را می بینید که میلیون ها سال نوری در حرکت بودن !
- این خوبه شما ذهن من رو به چلنج وا می دارید اما بازهم حرف من بی جواب موند شما چطور این بی عدالتی ها رو توجیه می کنید !
- اگر بخوام از عقیده شخصی ام با شما صحبت کنم بدون شک پذیرای حرف من نخواهید بود ، اما من دارم حرف از تعادل می زنم ، ببینید شاید باور نکنید اما من فکر می کنم دنیا های موازی تنها جواب همچین چیزی می تونه باشه ! اما این به شما مربوط نیست چون این عقیده ی منه ، اما من ازتون می خوام که به حرف من توجه کنید هیچ کدوم از انسان های موفق انسان های فوق العاده متمولی نبودن..
- نه نه اصلا موافق نیستم حداقل خودتون می دونید که دکارت ، ویتگنشتاین و خیلی های دیگه شرایط مناسبی برای زندگی داشتن دکارت نجیب زاده بود اون یکی ..
-  استیو جابز  چطور ، نه من حرف شما رو قبول ندارم همیشه در شرایط برابر آدم هایی هستند که موفق ترند !
- نه اصلا این طور نیست ، جون چیزی به اسم شرایط برابر وجود نداره ! اصلا هیچ چیز یکسانی وجود نداره ! هیچ شرایط یکسانی ! همیشه تغییر هست وگرنه حیات وجود نداشت !
- اما می شه از تغییرات کوچیک با تقریب خوبی صرف نظر کرد .ببینید اگر بخواهیم وسواس بیش از حد به خرج بدیم بدون شک به نتیجه نمی رسیم ! اگر میلیاردها اتم در جهت های مختلف می چرخند در نهایت چیزی به اسم اعتدال هست که باعث می شه شرایط پایدار بشه !
مجری : می دونید آقایون بحث کمی خسته کننده شده بهتره از شنونده های محترم بخواهیم که به یک قطعه موسیقی از استاد یان تیرسن با نام La noyee  گوش بدهند .

...................................................................
 پل عابر پیاده
                  ساعت 7 صبح
                                     چند تا کارتُن
                                                       یه بچه که خوابه 
                                                                              عدالت
..................................................................
خوشحالم از این که زندگی ام گاهی اوقات سخته . حتما لیاقتش رو داشته ام .
..................................................................
چقدر پوچِ تفکر خیلی از آدم ها .
..................................................................
دوست دارم این رادیو رو پرت کنم تو دیوار ، هیچ وقت یادم نمی ره اون بچه هایی رو که تو راه مدرسه فال می فروختن و من رو پر از سوال می کردن ،یا اونی که انثدر مواد بهش طزریق کردن که از خواب بیدار نمی شد ،  اگر بشه این ها رو هم وضعشون رو درست کرد حتما روزی بچه هایی بودن که اومدن این دنیا و رفتن و جز بدبختی هیچ چیز ندیدن و من چی کار می تونم بکنم !
..................................................................

اما من به یک چیز هایی ایمان دارم .
.................................................................. 
چه قدر این فکر ها سخته
..................................................................
شاید هم من دارم همش چرند می گویم !
................................................................... 
ول کن اصلا
.................................................................... 
خاموشش می کنم می شینم پشت لپ تاپم و فکر می کنم که گاهی ضعف می تواند پشت قدرت را به زمین بکوبد . اما این هم چرندی بود که فقط به ذهنم خطور کرد .
....................................................................
چهار تا کتاب نصفه نیمه دارم که نخواندمشان
....................................................................
اما همه فکرهایم یک طرف و تنها یک فکر یک طرف
 
افراد آنلايند کنترک hit counter