۱۳۹۳ مهر ۸, سه‌شنبه

نگفت نترس
اشکاشو پاک نکرد براش
نگغت من که هستم ترس نداره 
موهاشو ناز نکرد
فقط همین یه شب که میترسید هم نبود پیشش
فقط همین یه شب تا صبح کنار تختش نموند 
ازش نپرسید مگه امروز چی شده که این جوری ترسیدی
دیگه نترسید 
اشکاشو پاک کرد 
به خودش گفت جامعه کثیفی شده جشماتو بازتر کن 
الان هم میره می خوابه چون تو 40 ساعت گذشته یه ساعت خوابیده 

ولی آره ، کاش میگفت ، پاک می کرد ، ناز می کرد ، همین یه شبو کنارش می موند




 
افراد آنلايند کنترک hit counter